گلرخ ایرایی: مشتی شویم بر سینهی استبداد، خاری در چشمان ظالم و سرودی بر لبان آزادی
دوباره در کنارتان هستم و قدردان بودنتان. در میان التهاب خیابانهای ایران، پنج روز قبل از قیام نود و هشت مجددا بازداشت شدم و در حالی بازگشتم که دیگر خیابانهای ایران ملتهب نیست، در وضعیت انفجاریست. نمودار فقر امان بریده است و حنجره نه به شعر که شعار را نعره میزند. به گام هر یل، خیابان به خود میپیچد و حافظان امنیت
بر قنداق تفنگهاشان یله میشوند. باید این جام شوکران را نوشید تا این تلخیِ بر گلو ماسیده را برای همیشه چاره کنیم. فردا از آنِ ما خواهد بود اگر برای رسیدنش مشتی شویم بر سینهی استبداد، خاری در چشمان ظالم و سرودی بر لبان آزادیدر برابر تودهای که خیابان را به مشتهای گره کردهاش به خروش آورد سر تعظیم فرود میآورم. باشد که حلقهی کوچکی از این زنجیرهی قطور بیداری و مقاومت باشم.
تعليقات
إرسال تعليق